مرکز مطالعات راهبردی ژرفا در سلسله نشستهای علمی خود، نشستی تخصصی با موضوع “هنر سفارتی؛ بررسی اهداف پنهان فرهنگی سفارتخانههای کشورهای غربی در حمایت از فعالیتهای هنری در ایران” برگزار کرد. این نشست با حضور محسن محسن رفیعی، مدیر اندیشکده هنر و رسانه و محسن دهگلی مدیر میز رادیو و تلویزیون مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، برگزار شد و موضوعات مختلفی پیرامون نفوذ فرهنگی، هنر سفارتی و تأثیر دیپلماسی فرهنگی غرب در ایران بررسی گردید.
رفیعی در ابتدا به تحلیل پیشینه نفوذ فرهنگی در ایران پرداخت و تأکید کرد که این مسئله قدمتی 250 ساله دارد و از دوران صفویه آغاز شده است. وی بیان کرد که اولین مواجهه ایران با نفوذ فرهنگی، از طریق استعمار کلاسیک صورت گرفته است؛ دورهای که استعمارگران با سلطه مستقیم بر منابع و سرزمینهای مستعمره، علاوه بر غارت مواد اولیه، فرهنگ و ارزشهای بومی را تحت تأثیر قرار میدادند. او اشاره کرد که از زمان صفویه و دعوت شاهعباس از اروپاییان برای انتقال فناوری نظامی، این تعاملات فرهنگی و اقتصادی به شکلگیری پایههای نفوذ خارجی در ایران منجر شد.
در ادامه، به مقطع ورود استعمار نوین اشاره کرد؛ دورهای که دیگر نیازی به سلطه نظامی مستقیم نبود و ابزارهای نرمتری نظیر رسانه و هنر برای تغییر ذهنیتها و سبک زندگی بهکار گرفته شد. او توضیح داد که در این نوع استعمار، فرهنگهای بومی از طریق تقابل ارزشها و اشاعه سبک زندگی غربی تضعیف میشوند. به گفته وی، در این مدل استعمار، سه مرحله مشخص وجود دارد: حذف یا تضعیف فرهنگ بومی، جایگزینی آن با فرهنگ بیگانه و تثبیت این تغییرات در جامعه هدف.
هنر سفارتی؛ ابزار نفوذ فرهنگی
در این نشست، هنر سفارتی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای استعمار نوین معرفی شد. رفیعی توضیح داد که سفارتخانههای کشورهای غربی در ایران، از طریق برگزاری دورههای آموزشی، جشنوارههای فیلم، تجلیل از هنرمندان و حمایت مالی از پروژههای خاص، تلاش میکنند تا هنرمندان ایرانی را به سمت تولید آثاری با مضامین مورد نظر خود هدایت کنند. وی از مواردی مانند حمایتهای سفارتخانههای ایتالیا، فرانسه، آلمان و سوئیس از هنرمندان ایرانی نام برد که طی سالهای اخیر بهطور مشخص در حال تقویت فرهنگ غربی در ایران بودهاند.
یکی از نکات مطرحشده در این نشست، تحلیل تأثیر فیلمهایی نظیر “کیک محبوب من” و “دانههای انجیر معابد” بود که به گفته وی، رد پای حمایتهای سفارتخانههای غربی در روند تولید و توزیع آنها آشکار است. این آثار، علاوه بر ضعفهای ساختاری و محتوایی، حامل پیامهایی هستند که بهطور مستقیم فرهنگ و ارزشهای دینی و ملی را هدف قرار میدهند. وی همچنین از حمایت سفارتخانههای غربی در قالب تورهای آموزشی برای هنرمندان جوان و تازهکار سخن گفت که این تورها، بستری برای شبکهسازی و القای فرهنگ بیگانه ایجاد کردهاند.
سینما و دیپلماسی فرهنگی
محسن رفیعی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت سینما بهعنوان ابزاری مؤثر در دیپلماسی فرهنگی پرداخت. وی توضیح داد که سینما از دوران پهلوی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای فرهنگی برای نفوذ ارزشهای غربی در ایران استفاده شده است. بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای غربی با برنامهریزی دقیق، از سینما برای ترویج مفاهیمی چون رویای آمریکایی و استانداردسازی سبک زندگی غربی بهرهبردند. در این میان، ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای هدف، شاهد تأثیرگذاری این برنامهها بوده است.
وی به ماجرای حمایت سفارتخانههای غربی از فیلمسازان ایرانی در جشنوارههای بینالمللی اشاره کرد و تأکید کرد که این حمایتها اغلب با هدف برجستهسازی آثاری صورت میگیرد که مضامین ضد فرهنگی و ضد دینی را ترویج میکنند. او از فیلمهایی چون “یک خانواده محترم” و “برادران لیلا” بهعنوان نمونههایی نام برد که مورد حمایت سفارتخانههای غربی قرار گرفتهاند.
چالشها و راهکارها
در پایان، محسن رفیعی مدیر اندیشکده هنر و رسانه مرکز مطالعات راهبردی ژرفا ضمن تحلیل چالشهای موجود، بر لزوم مقابله با نفوذ فرهنگی از طریق آگاهیبخشی و برنامهریزی دقیق تأکید کرد. وی پیشنهاد کرد که با استفاده از ابزارهای فرهنگی نظیر رسانه، تولید محتوای هنری اصیل و ملی، برگزاری نشستها و همایشهای آگاهیبخش، میتوان از نفوذ فرهنگی غرب جلوگیری کرد. او همچنین خواستار نقشآفرینی مؤثرتر نهادهای فرهنگی و امنیتی در این زمینه شد و تصریح کرد که متولیان فرهنگی باید با شناخت دقیق تهدیدها و بهرهگیری از ظرفیتهای بومی، هویت ملی را تقویت کنند.