به گزارش روابط عمومی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، احمد مهری مسئول میز حکمرانی و سیاستگذاری بهداشت و درمان مرکز مطالعاتی ژرفا و پژوهشگر حوزه سلامت یادداشتی درحوزه سواد سلامت نوشته شده که در روزنامه سراسری قدس منتشر شد. در ادامه این یادداشت را میخوانیم:
در پیمایش ملی که در سال ۱۴۰۰ از سوی وزارت بهداشت در تمامی کشور انجام شد، وضعیت آگاهی جامعه هدفی که معمولاً افراد بالای ۱۸سال مخاطب آن بودند از بیماریها، نسبت به شاخصهای اصلی سلامت، حدود ۵۰درصد بود؛ یعنی میتوان گفت نیمی از گروههای مختلف جمعیتی، نسبت به مسائل مرتبط با سلامت، آگاهی لازم را داشتهاند. این در حالی است که امروزه بسیاری از متخصصان و بهویژه پزشکان بالینی معتقدند بخش قابل ملاحظهای از مشکلاتی که اکنون با آن روبهرو هستیم، به دلیل نداشتن و یا ضعف در سواد سلامت است.
گاه جامعه تفاوت ارائه خدمت سلامت در بیمارستان، کلینیک و مرکز بهداشت را نمیداند و یا آنکه بیمار از چرایی حضور خود در اورژانس بیمارستان بیاطلاع است. این در حالی است که امروزه بخشی از مردم با وجود فناوری و فرصتهای مختلفی که به منظور آگاهیبخشی از سوی رسانه ملی و یا فضای مجازی فراهم شده، درباره موضوع خودمراقبتی که رکن اصلی سواد سلامت است، اطلاعات ناقصی دارند. این مقوله به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ بخشی از آن مربوط به عوامل اقتصادی و اجتماعی و بخشی دیگر مربوط به فقر فرهنگی و بیسوادی خانوادههاست. ضمن آنکه فعالیت گروههای شبه علم در این خصوص نیز بیتأثیر نیست؛ گروههایی که با رخنه در نظام سلامت، موجب شیوع اطلاعات غلط میان مردم شدهاند.
زمانی که مردم در دریافت اطلاعات صحیح به دلیل ضعف نظام آموزشی، ضعف وزارت بهداشت و یا ضعف گروههای آموزشی دچار مشکل میشوند، بهراحتی ممکن است گرفتار افراد شبهعلم شوند. در حال حاضر باید عنوان کرد وضعیت سواد سلامت در کشور نه مطلوب است و نه بحرانی. هرقدر سواد سلامت ضعیف باشد، علاوه بر اثرات روانی و اجتماعی که دارد، از لحاظ بالینی نیز اثرگذار است، چرا که مفهوم عقب ماندن از سواد سلامت ناتوانی از شناسایی بیماریها و تشخیص بهموقع آنهاست.
سواد سلامت یک متغیر کلی است که حتی ممکن است وضعیت آن از یک استان به استان دیگر متفاوت باشد. وضعیت سواد سلامت ما نسبت به دیگر کشورها مطلوب نیست و با خلأ جدی در این حوزه روبهرو هستیم.
سواد سلامت مفهومی دو وجهی و شاخصی دوطرفه است؛ هم تأثیرگذار است و هم تأثیرپذیر. در موضوع سواد سلامت شاخصی به نام تقاضای القایی وجود دارد که بیان میکند چه نسبتی از خدماتی که ارائه میشود، مبتنی بر پروتکلهای بالینی است. براساس این شاخص، در برخی مراکز درمانی بین ۳۰ تا ۷۰ درصد با تقاضای القایی روبهرو هستیم. یعنی خدماتی به بیمار ارائه میشود که اصلاً نیاز او نبوده است. این اتفاق بیشتر در بیمارستانهای دولتی رخ میدهد.
اصلیترین تأثیر سواد سلامت، خودمراقبتی است. بد نیست بدانیم براساس برآوردهای صورت گرفته، در سال ۱۴۰۱ بیش از ۴۰۰هزار میلیارد تومان تنها هزینه بیماری خون و قلبی عروقی شده است. با افزایش سواد سلامت مردم و جامعه و همچنین افزایش خودمراقبتی، میتوان حداقل ۲۰درصد از بیماری پرفشاری خون یا بیماری قلبی را کاهش داد و به این ترتیب ۳۰۰هزار میلیارد تومان در بودجه دولت و هزینههای مردم صرفهجویی کرد.
شیوع و ابتلا به برخی از انواع سرطانها همچون سرطان سینه را میتوان با اطلاع یافتن بهموقع از آن به سرعت درمان کرد و بر اساس مطالعات انجام شده، بین ۳۰ تا ۵۰ درصد مرگ ناشی از این دو سرطان شایع در کشور را کاهش داد. متأسفانه دولتها مبتنی بر سالهای حضور خود، به فکر عملکرد خویش هستند. حال آنکه اگر متولیانی همچون وزارتخانههای بهداشت و درمان، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و شورای انقلاب فرهنگی در زمینه افزایش سواد سلامت جامعه سرمایهگذاری کنند، میتوانند سبک زندگی سالم را توسعه دهند و در کمتر از چهار سال شاهد نتیجه واقعبینانه و معنیداری از اقدام خود باشند.
در این میان لازم است سیستم قضایی نیز با هرگونه منتشرکننده اطلاعات غلط که در سواد سلامت مردم تأثیر میگذارد، قاطعانه برخورد کند. وزارت بهداشت نیز باید ضمن بهروزرسانی سیستمهای آموزشی سلامت خود، مفاهیم مرتبط با این حوزه را با زبان قابل فهم برای مردم تبیین کند. دانشگاهها نیز وظیفه دارند بستههای آموزشی مبتنی بر نیاز مردم را تهیه و به آنها ارائه دهند.
مطالعات انجام شده در سطح ملی بیانگر آن است اگر رویکرد و نگاه کودکان در سنین دانشآموزی، یعنی زیر ۱۸سال، نسبت به سلامتشان تغییر نکند، تا بزرگسالی سبک زندگی غلط را انتخاب خواهند کرد. به همین دلیل قطب اصلی راهکارهای آموزش و پرورش باید تقویت شود و در کنار تربیت و آموزش ریاضیات، فیزیک، زیست شناسی و… برای آموزش سلامت نیز سرمایهگذاری و هزینه کرد. آموزش و پرورش در راستای تحقق این مهم، باید حدود ۲۰هزار مراقب سلامت جذب کند در غیر این صورت نمیتواند نقشآفرینی صحیح داشته باشد.