به گزارش روابط عمومی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، دکتر بهمن مشکینی مشاور وزیر کشور و معاون امور مشارکت های مردمی در دولت دوازدهم درخصوص نقش تشکلهای مردمی در توسعه منطقهای گفت و گویی با ژرفا داشته است که در ادامه می خوانیم:
دکتر مشکینی در رابطه با نقش تشکل ها در توسعه اشاره کردند که مشارکت جزیی از مفهوم توسعه و پیشرفت می باشد. تشکل های اجتماعی تبلور مشارکت و توسعه می باشند. در ابتدای این گفت و گو آقای اکبری فرد، کارشناس توسعه منطقه ای و پیشرفت توضیح داد تشکل های موجود نتوانسته همه مردم را سازماندهی کند و پژوهشگران از منظر کارکرد تشکل های اجتماعی در توسعه چندان به آن نپرداخته اند. در این گفتگو به نقش تشکل ها در توسعه از منظر علمی و معرفت دینی پرداخته می شود.
دکتر مشکینی، در ابتدا از منظر علمی از دو حوزه جامعه شناسی توسعه و دوم تحلیل ساخت و کارکرد نهادهای اجتماعی به موضوع پرداخت. مشکینی توضیح داد یکی از موانع توسعه تشکل ها، امنیتی شدن آن است. برای حل این معضل لازم است ما به ضرورت توسعه تشکل های اجتماعی و مشارکت واقف باشیم، سپس به حل مسائل تشکل های اجتماعی بپردازیم. شکل گیری تشکل های اجتماعی و توسعه مشارکت یک امر زیر بنایی است نه روبنایی.
مشکینی در مورد توسعه و پیشرفت، گفت: توسعه مفهومی توأمان در حال تغییر است. توسعه مربوط به زیرساخت ها در دهه 60 میلادی، امروز تبدیل شده به توسعه پایدار و به حوزه های فرهنگی-اجتماعی نزدیک شده است. این امر در پیشرفت مد نظر رهبر معظم انقلاب مستتر است. اگرچه تا بحال کسی تبیین نکرده مراد از پیشرفت چیست. به نظر من مفهوم پیشرفت ایرانی- اسلامی قرابت زیادی با مفهوم توسعه دارد. امروزه توسعه به مفهومی مشارکتی تبدیل شده و باید به تغییر رویکردها، ساختارها و رفتارهای اجتماعی بپردازد.
این مدیر کل سابق دفتر مشارکت های مردمی وزارت کشور در مورد رابطه توسعه و مشارکت توضیح داد: مفهوم توسعه منوط به مشارکت اجتماعی است. بدون توجه به مشارکت اجتماعی توسعه اتفاق نمی افتد. اینکه ما نهاد سازی هایی با سلایق مختلف در انقلاب ایجاد کنیم، به معنای مشارکت کامل نیست. باید فرصت وجود داشته باشد تا توزیع قدرت بین مردم اتفاق بیافتد. اصل مفهوم مشارکت توزیع قدرت است. چه توزیع قدرت اقتصادی بین مردم و چه توزیع قدرت اجتماعی و اداره امور، بین مردم. اگر این سطوح در مشارکت دیده نشود، مشارکت واقعی اتفاق نمی افتد.
مشکینی در مورد درک ما از کار اجتماعی توضیح داد که درک ما از مشارکت محدود به خیریه هاست. وی در این باره توضیح داد: مشارکتی که امروز بیشتر درک می شود، نوعأ خیریه هاست. در حالی که خیریه ها اولأ ماهیتش محل تردید و بحث است و ثانیأ اگر مشارکت تلقی بشود، یکی از انواع مشارکت است. برخی مولفین غربی هم این اشتباه را مرتب شده و مشارکت را تقلیل داده اند به مباحث محرومیت و فقر. در حالی که خود تولید فقر از ماجرای نظام سرمایه و انباشت ثروت نشأت می گیرد. انباشت به معنای سود ثروت در دست عده ای خاص در حالی که در منطق امام باید توزیع ثروت در دست مردم را داشته باشیم. کتابی هست به نام “علیه خیریه” که دو امریکایی نوشته اند. در آن جا توضیح داده اند که خیریه ها در غرب پوشش سرمایه داران است.
در ادامه مشکینی به نقد برنامه های توسعه پرداخت و توضیح داد برنامه های توسعه در ایران برنامه نبودند و اگر هم به عنوان برنامه آنها را بپذیریم همان برنامه هایی بودند که منطق تولید فقر توأمان با توسعه را پذیرفته بودند. مشکینی توضیح داد که نظامات لیبرال دموکراسی سمن ها را به عنوان مکمل فقری که توسط نظام سرمایه داری تولید می شود در جامعه پذیرفته اند. همچنین مشکینی در مورد تأثیرات توسعه در کشور و حکمرانی نهادمند اجتماعی، چنین گفت: وقتی سرمایه گذاری ها را در تهران تجمیع می کنید، افراد از بخش های دیگر به سمت تهران مهاجرت کرده و حاشیه نشین می شوند. در حال حاضر بین 12-14 میلیون در ایران حاشیه نشین وجود دارد. بعد شما می خواهید یک عده ای بیایند در کسب و کارشان پول کلان در بیاورند و در کنارش قطره چکانی کار خیر کنند. ما می گوییم باید بر اساس یک جریان حکمرانی با یک حکمرانی نهادمند اجتماعی، همه به اندازه ای که توانایی دارند، وارد کار تشکیلاتی شوند.
مشاور وزیر سابق وزارت کشور توضیح داد که مسئولین فهم درستی از مشارکت و تشکل های اجتماعی ندارند و نقش آنها را صرفأ به جمع اوری پول تقلیل می دهند، درحالی که اجرای امور باید به آنها سپرده شود. مشکینی در این باره گفت: بسیاری از مسئولین و کارشناسان سازمان برنامه که برنامه های توسعه را می نویسند، تصورشان از توسعه این است که یک دولتی داریم که قرار است خوب خدمت کند در حالی که امکان پذیر نیست. پس یک مشکل ما، فهم مشترک بین ما در مفاهیمی مثل توسعه، پیشرفت و مشارکت است و دیگری اینکه آن فهم نادرست امروز بر کشور حاکم است. چه در بین اصلاح طلب ها و چه در بین اصولگرایان. بعنوان مثال هم اینکه با تغییر دولت ها، ما تغییر ی در امر اجتماعی احساس نکردیم. در واقع ما فرصتی ایجاد نکردیم که دولت کوچک شود و مردم امور را بدست گیرند.
دکترمشکینی در پاسخ به این شبهه که ایرانی ها ظرفیت کارجمعی ندارند، گفت: کار به جایی رسید که بزرگان ما تصور کردند ما ایرانی ها نمی توانیم کار جمعی کنیم و فردیت بر ما حاکم است. کتاب فرهنگ یاریگری دکتر فرهادی شاهدی است بر غلط بودن این فرضیه که ایرانی ها جمعی نیستند. اول اینکه ما هنجارهای مشارکتی در جامعه ایران بسیار داریم. دوم اینکه ما جامعه ای هستیم که مورد چپاول و یورش های متعدد تاریخی بوده ایم. از یونان گرفته تا مغول و مردم ایران یاد گرفته اند خودشان امورشان را اداره کنند. بله دانشمندان ما چون مرتبأ مورد تعقیب بوده اند، اینها کنج خانه ها می خزیدند و کتاب می نوشتند. یکی از دلایل وجود آثار مکتوب در تاریخ ایران به همین دلیل است. قاعده کار اینگونه بود که اینها در جامعه شرکت کنند اما چون این امکان را نداشتند، آثار آنها به شکل نهانی دست به دست می شد. مشکینی در ادامه توضیح داد که مشارکت اجتماعی فارغ از صداقت حکومت ها، این ظرفیت را دارد که سرمایه اجتماعی حکومت را افزایش دهد.
دکتر مشکینی در مورد نقش دین و معرفت دینی در مشارکت گفت: از نظر بزرگان، ما هم اصالت فرد را قبول داریم و هم اصالت جمع. وقتی می گوییم اصالت جمع یعنی برای جامعه یک روح قائل هستیم. چجوری این روح شکل میگیرد؛ زمانی که ارتباطات جامعه منسجم شود. در انسجام ارتباطات روح جمعی و تفکر جمعی شکل می گیرد. اگر ما امام خمینی(ره) را به عنوان یک مصلح دینی زمان خودمان بدانیم. محور سیره ایشان قیام برای خدا و توحید است. ایشان حرکت جامعه به سمت انقلاب را حرکت به سمت توحید می داند. یک بازو مطهری و بازو دیگر بهشتی است. مطهری وظیفه اش تعمیم معرفت دینی در جامعه و بهشتی سیره اش انسجام جامعه است. نتیجه آن حرکت به سمت جامعه منسجم دینی بود. راه دست یافتن به جامعه منسجم دینی بر اساس انچه مرحوم بهشتی می گفت، کار تشکیلاتی است. کار تشکیلاتی در بستر مشارکت است. ما در مباحث دینی مثل آیه 200 سوره آل عمران شواهدی داریم که مسیر حرکت جامعه تعریف شده است. اگر کسانی بخواهند مباحث ایرانی-اسلامی پیشرفت و توسعه را دنبال کنند ، باز ریشه اش به اینجا برمی گردد. در پایان دکتر مشکینی توضیح داد که مردم و مسئولین در موضوع مشارکت دچار جهل هستند. مسئولین از جنبه اصل موضوع و ضرورت آن و مردم از جنبه روش دچار جهل اند. مشکینی گفت راهکار حاکمیت باید سازماندهی مردم جامعه برای مشارکت در امور از طریق تشکل های اجتماعی باشد