به گزارش روابط عمومی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، احمد مهری کارشناس اندیشکده سلامت مرکز مطالعات راهبردی ژرفا یادداشتی را با موضوع تغییر ریل گذاری نظام سلامت به ستم نو نوشته است که در ادامه می خوانیم.
کلیدواژه “کار کارشناسی” در دوران تبلیغات ریاست جمهوری یکی از پرتکرار ترین کلیدواژگانی بود که دکتر مسعود پزشکیان مدام تکرار میکردند.
کار کارشناسی به لحاظ تعریف عملیاتی، بهره مندی از نظر کارشناسان و متخصصین حوزه های مختلف در بهبود شرایط یک ساز و کار مورد نیاز مردم جامعه است.با این نگاه، دولت چهاردهم با روی کار آمدن، فصل جدیدی را میتواند رقم بزند.
یکی از مهمترین تغییراتی که انتظار میرود در این دولت رخ دهد، تغییر رویکرد به سمت نگاهی نو و مبتنی بر شواهد در حوزه سلامت است.در این میان، اندیشکدهها و مراکز تحقیقات سلامت به عنوان بازوان فکری دولت، نقش بسیار مهمی در این تحول ایفا خواهند کرد.
البته باید فراموش نکرد هرمجموعه ای اگر واژه اندیکشده را یدک کشید، الزاما اندیشکده نیست. اندیشکده (Think Tank) به مؤسسه یا سازمانی اطلاق میشود که به تحقیق، تحلیل و ارائه راهحلهای مبتنی بر دانش در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میپردازد.
توسعه مطالعات و پژوهشهای کاربردی: این مراکز باید با انجام مطالعات و پژوهشهای کاربردی، به شناسایی مشکلات و چالشهای موجود در نظام سلامت پرداخته و راهکارهای عملی برای حل آنها ارائه دهند.
تدوین سیاستهای سلامت مبتنی بر شواهد: اندیشکدهها باید با استفاده از یافتههای پژوهشی، به تدوین سیاستهای سلامت مبتنی بر شواهد کمک کنند و از این طریق، به بهبود کیفیت خدمات سلامت و افزایش رضایتمندی مردم بیانجامند.
تقویت همکاری بینبخشی: این مراکز باید با ایجاد ارتباط موثر با سایر بخشهای دولت، دانشگاهها و بخش خصوصی، به تقویت همکاری بینبخشی در حوزه سلامت کمک کنند.
ارتقای آگاهی عمومی: اندیشکدهها باید با استفاده از ابزارهای مختلف ارتباطی، به ارتقای آگاهی عمومی در مورد مسائل سلامت پرداخته و مردم را به مشارکت در تصمیمگیریهای حوزه سلامت تشویق کنند.
نظارت بر اجرای سیاستهای سلامت: این مراکز باید بر اجرای سیاستهای سلامت نظارت داشته باشند و نتایج این سیاستها را ارزیابی کنند تا در صورت نیاز، اصلاحات لازم انجام شود.
با توجه به نقش مهم اندیشکدهها و مراکز تحقیقات سلامت در دولت چهاردهم، انتظار میرود که نظام سلامت کشور به سمت نگاهی نو و مبتنی بر شواهد حرکت کند. برخی از ویژگیهای این نگاه نو عبارتند از:
تمرکز بر پیشگیری: اندیشکده ها در دولت چهاردهم بایستی با توجه به هزینه اثربخشی بهتر تقویت حوزه بهداشت، به جای درمان بیماریها، تمرکز بر پیشگیری از بروز بیماری ها را مدنظر قرار دهند و به دولت در جهت تغییر ریل گذاری سلامت کمک کنند.
مشارکت مردم: مردم به عنوان ذینفعان اصلی نظام سلامت، در تصمیمگیریهای حوزه سلامت بایستی مشارکت فعالی داشته باشند. هرچند ادبیات مشارکت از دهه شصت در نظام سلامت مطرح است اما تاکنون هیچ اقدام عملیاتی برای اجرای درست مشارکت مردم در نظر گرفته نشده است.
تکنولوژیهای نوین: با توجه به اهمیت استفاده از تکنولوژی در سلامت اشاره شده در برنامه هفتم توسعه و سیاست های کلی سلامت، بنظر می رسد اندیشکده ها بایستی نگاه نو در استفاده از تکنولوژی های بروز در سلامت مانند هوش مصنوعی و دادهکاوی برای بهبود ارائه خدمات سلامت را از دولت مطالبه کنند.
توجه به عدالت در دسترسی به خدمات سلامت: اکثر کارشناسان حوزه سلامت بر این باورند که این روزها کمبود تعداد متخصص و کارشناس در حوزه سلامت دغدغه نیست بلکه عدالت در دسترسی و توزیع عادلانه نیرو و امکانات مشکل اصلی نظام سلامت است. این نگاه باید در دولت چهاردهم هدف اندیشکده ها و مراکز تحقیقاتی باشد.
توجه به سلامت روان: با توجه به افزایش نگرانی ها نسبت به سلامت روان جامعه و کادر سلامت، اندیشکده ها بایستی بر اقدامات بنیادین برای سلامت روان جامعه و نیروی انسانی تاکید کنند و دولت و مجلس را تشویق کنند که یک راهبرد مشخص، عملیاتی و مبتنی بر شواهد رد این حوزه اخذ شود.
در مسیر تحقق این تحول، چالشهایی نیز وجود دارد که باید به آنها توجه شود. از جمله این چالشها میتوان به کمبود منابع مالی، توزیع ناعادلانه نیروی انسانی متخصص، مقاومت برخی از گروهها در برابر تغییر و نبود زیرساختهای مناسب اشاره کرد.با این حال، دولت چهاردهم با بهرهگیری از ظرفیتهای اندیشکدهها و مراکز تحقیقات سلامت و با ایجاد یک اراده قوی، میتواند بر این چالشها غلبه کرده و نظام سلامت کشور را به سمت آیندهای روشنتر هدایت کند.
مدیریت نظام سلامت دولت چهاردهم بدون تعیین شاخص پیامدی عملا بی هدف و شکست خورده است/ گول افزایش بیمارستان و مراکز و تجهیزات را نخوریم
شاید اصلی ترین و پایه ترین ادبیات مبنایی علم مدیریت در نظام سلامت را گاهی فراموش میکنیم که مدیریت و حکمرانی ای که نتواند شاخص پیامدی درست برای اقدامات خود تعریف کند، عملا آن حکمرانی سلامت فشل است.
با این مقدمه، نظام سلامت دولت ها تصور میکنند تامین سلامت مردم یعنی هزار هزار افزایش تخت بیمارستان و تامین تجهیزات پزشکی! غافل از اینکه در هیچ جای دنیا چنین دور باطلی برای سلامت در نظر گرفته نمیشود.
این رویکرد غلط بدون داشتن نگاه هزینه اثربخشی یعنی افزایش تقاضای القایی، بلعیدن بودجه سلامت، اتلاف منابع و در نهایت عدم تحقق سلامت عمومی!
نظام سلامت دولت چهاردهم در دستان هر طیف سیاسی که باشد بایستی شاخص پیامدی در سطح منطقه، شهرستان و استان برای خودش تعریف کند و تمام تشویق ها، تنبیه ها، ارتقاها و… را مبتنی بر تحقق این شاخص ها بداند.
این حرفهای اساسی را باید انقدر تکرار کنیم که بالاخره حکمران و سیاستگذار سلامت بفهمد و عمل کند که راهی جز رعایت اصول مدیریتی درست نیست و هزاران همت هم در چاه ویل تاسیس مرکز و بیمارستان و تجهیزات پزشکی بریزیم، این اقدام بدون داشتن شاخص پیامدی یعنی دور ریز منابع و دور باطل!
بخشی از شاخص های پیامدی و اثر:
شیوع دیابت را توانستیم کنترل کنیم؟
رشد آمار چاقی و عوامل خطر متوقف شد؟
روند فزاینده بیماریهای غیرواگیر کنترل شد؟
سالهای زندگی توام با سلامتی افزایش یافت؟
سالهای زندگی توام با ناتوانی کاهش یافت؟
نمره کیفیت زندگی مردم بهبود پیدا کرد؟
مردم دسترسی بهتری به غذای سالم دارند؟
پرداخت از جیب مردم کاهش پیدا کرد؟
هزینه های کمرشکن سلامت کاهش یافت؟
سهم سلامت از GDP افزایش یافت؟
امیدزندگی بهبود پیدا کرد؟
نمره سواد سلامت مردم بهتر شد؟
مرگ و میر تصادفات کمتر شد؟
نمره سلامت روان مردم بهتر شد؟