به گزارش روابط عمومی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، در این نشست به بررسی اهمیت فرهنگ بومی و نقش تعاملات فرهنگی در توسعه و پیشرفت منطقه مکران پرداخته شد. در برنامه حاضر آقای دکتر سعید حیدری (کارشناس- مجری) و آقای علیرضا کمیلی (کارشناس ارشد حوزه فرهنگی اجتماعی) به عنوان میهمان حضور داشتند.
وضعیت فرهنگی حاکم بر منطقه مکران چگونه است؟
در ابتدای نشست آقای کمیلی پس از ارائه مقدمهای پیرامون وضعیت فرهنگی، قومی و مذهبی حاکم بر منطقه تشریح کردند که بندر چابهار به عنوان دروازه اصلی صادرات و واردات انواع کالای فرهنگی و غیرفرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ همچنین این منطقه از نظر موقعیت جغرافیایی به دلیل اتصال کشورهای شمالی به اقیانوس بسیار مهم است. با این حال، علیرغم تأکیدات رهبری بر توسعه این منطقه (1387) میزان پیشرفت تنها در حد یک سال بوده است.
آقای کمیلی با اشاره به کمبود زیرساختهای موجود در منطقه مکران، افزودند که این کمبودها مانع پیشرفت واقعی در این حوزه شده است. بعنوان مثال طبق برنامه های دولت باید در ابتدای سال 1403، راه آهن چابهار به بندر خشک سرخس افتتاح شود؛ اما تاکنون این پروژه عملی نشده است. این در حالی است که کشورهای هند، چین و پاکستان نیز تمایل به حضور در این بندر دارند که البته هنوز به سرانجام نرسیده است. ایشان همچنین اشاره کردند که حضور کشور هند با 80 میلیون دلار سرمایهگذاری در این منطقه همانند یک شوخی است. این مقدار سرمایه گذاری به دلیل تبعات امنیتی و مشکلات دیگر، نتوانسته موجب توسعه در منطقه شود. با شرایط موجود توازن بین سرمایهگذاری هند و چین الزام آور است. 75 درصد جمعیت استان سیستان و بلوچستان از قوم بلوچ و 90 درصد آن ها اهل تسنن هستند و آن طرف مرز نیز اکثریت اهل سنت می باشند. باتوجه به وجود برخی تضادهای قومی و مذهبی در این منطقه، رسانههای معاند از این تعارضها برای اهداف خود بهرهبرداری میکنند. این امر باعث شده که در ذهن برخی افراد بومی این رویکرد و نگرش شکل گیرد که گویا قوم بلوچ در معرض نادیده گرفته شدن است.
یکی از مشکلات فرهنگی در مکران، وجود خصلتهای قومی مشابه به مناطق شبهقارهای مانند پاکستان و هند است که بر تقدیرگرایی و باور به قناعت پیشگی تأکید دارد. این تفکر باعث شده که مردم حتی با فقر شدید کنار بیایند. این فرهنگ در فیلمهایی مانند زاغهنشین بهخوبی نشان داده شده است. اگر شرایطی که در سیستان و بلوچستان وجود دارد در استانی مانند کردستان بود، احتمالاً هر روز جنبشهای انقلابی رخ میداد. با این حال، در این منطقه جنبشهای اعتراضی بسیار کم بوده است. با وجود کمبود جادهها، 10 هزار کلاس درس و 15 هزار معلم، مردم این منطقه به جز در دو سال اخیر، همواره حضور پررنگی در انتخابات داشتهاند.
آقای کمیلی توضیح دادند که این خصلتها مخالف توسعه است و منجر به عدم شکلگیری نهادهای اجتماعی پیشرفته می شود. در منطقه مکران مراکز سنتی مانند مساجد و بزرگترهای قوم برای فعالیتهای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند. حتی سازمانهای مردمنهاد(NGO) در این منطقه حضور ندارند و این مسئله منجر به توسعهنیافتگی فرهنگی و اجتماعی شده است. آمریکا مراکز مدرن اجتماعی و فرهنگی را در کشور افغانستان با صرف هزینههای بسیار ایجاد کرد؛ اما به دلیل ساختارهای سنتی این کشور، تنها ده درصد از مردم افغانستان از این مراکز استفاده کردند. در سیستان و بلوچستان نیز وضعیتی مشابه حاکم است و مردم بیشتر مشکلات خود را با کمک ریشسفیدها و بزرگان محلی حل میکنند. آقای کمیلی بر این نکته تأکید کردند که در طراحی تمام طرحهای توسعه باید به ساختار اجتماعی منطقه توجه شود. اگر سیاست گذاری ها بر اساس این ساختار سنتی منطقه طراحی نشود و ریشسفید منطقه با آن موافق نباشد، آن برنامه ها هرگز به نتیجه نخواهند رسید.
نقش همگرایی فرهنگی در توسعه مکران چیست؟
در این منطقه،درگیری و تضاد قومی بین طوایف مختلف وجود دارد. به عنوان مثال، طوایف خانزاده هنوز حاضر به ازدواج با طوایف رعیت زاده نیستند. نظام طبقاتی نهادینه شده و سردارها (خان ها) و مولوی ها دارای جایگاه خاصی در بین مردم هستند و اکثریت اهالی بومی مطیع بزرگان هستند. بعنوان مثال در یکی از روستاها بخش زیادی از خرماهای منطقه به دلیل رطوبت زیاد و عدم وجود صنایع تبدیلی فاسد میشدند. این امر آنان را مجبور می کرد که محصول خود را به قیمت ارزانتری بفروشند. با استفاده از صنایع تبدیلی توانستیم کارخانه شیرخرما ایجاد کنیم، اما به دلیل نگاههای قومی و برتری طلبانه، مالکان باغ ها معتقد بودند که همنشینی و همدم شدن با کارگرها برای آنان کسر شأن است. به همین دلیل این فرصت از دست رفت.
در ذهن مردم بلوچ سه عنصر مخرب وجود دارد:
- نارضایتی عمومی مردم، که البته در مقایسه با شهرهایی مانند اصفهان و شیراز، این نارضایتی در بین بلوچها به دلیل تقدیرگرایی کمتر است.
- احساس عدم عدالت اجتماعی، به دلیل تبعیضهایی که حس میشود و ناشی از تبلیغات رسانههای دشمن است.
- این باور که به آنان توجه کافی نمیشود؛ زیرا اهل سنت هستند.
ساختار مذهبی ما طوری است که توانایی تعامل با یهودیان و مسیحیان وجود دارد، اما بین شیعه و سنی اختلافات ایدئولوژیک وجود دارد که این تعامل را محدود کرده است. آقای کمیلی توضیح دادند که تمام نهادهایی که در راستای انقلاب فرهنگی فعال هستند. انجمن اسلامی دانشآموزان و خاتمالاوصیا در شهرهای زاهدان و زابل فعالیت دارند. اما فعالیت این گروه ها نتوانسته یکپارچگی کامل ذهنی ایجاد کند و دغدغه های رهبری در رابطه با لزوم وحدت بین شیعه و سنی بطور کامل به ثمر ننشسته است؛ زیرا کسانی که پیگیر این دغدغه هستند، دارای شناخت کافی از منطقه سیستان و بلوچستان نیستند. تا زمانی که تعامل واقعی با ریشسفیدها، سردارها و بزرگان صورت نگیرد، پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
آقای کمیلی در ادامه بیان کردند که بعد از شکلگیری اعتماد در این منطقه می توان شروع به کار کرد و در این زمان تازه مشکلات اصلی شروع میشود. به دلیل نبود زیرساختهای لازم، این منطقه فاقد نیروی متخصص کافی است و باید نیروهای متخصص خارج از استان جذب شوند. این مسئله خود باعث شکل گیری تفکر حذف بلوچها در ذهن اهالی میشود.
ایشان افزودند که با نگاه دلسوزانه میتوان مردم منطقه را برای پیشرفت توجیح کرد. نگاه ما به اهالی مکران باید بدین گونه باشد که که به آنها توجه کافی میشود، به هر اندازه ای که در منطقه فعالیت صورت می گیرد باید بخشی از کار را به دست بومیان سپرد. باید صبور باشیم و هزینه کنیم تا این مسائل حل شود.در زمینه بومگردی و توسعه گردشگری، امکانات طبیعی زیادی در منطقه وجود دارد. شرایط آب و هوایی حارهای و باغات موز منطقه در هیچ جای کشور دیده نمیشود. مردم منطقه آنقدر مهمان نواز هستند که مردم حاضر نیستند از مهمانان پول بگیرند و این شکل از صنعت گردشگری ممکن است که عایدی چندانی را نصیب مردم نکند.
الزامات و ضرورت های همگرایی فرهنگی چیست؟
کمیلی بیان کرد تمام ارگان های که درجهت ساخت نیرو های برای انقلاب فرهنگی بوده است نظیر انجمن اسلامی دانش آموزان و خاتم الاوصیا در استان سیستان و بلوچستان فقط داخل زاهدان و زابل دارای مرکز است که این نشان دهند عدم شناخت ما از این منطقه است. به گونه ای که در این مراکز انقلابی حتی یک نفر وجود ندارد که انجا را درست شناخته باشد؛ به این دلیل نتیجه تمام طرح ها و پروژه هایی که اجرا می شود، به دست مخاطب نمی رسد.
تا زمانی که تعامل واقعی با ریش سفیدان صورت نگیرد، کار به درستی پیش نخواهد رفت. تعارض قومی در منطقه بسیار شدید و مانع از پیشرفت است. بهتر است که برخی از سمت ها و جایگاه های حساس و مهم را بدست بلوچ ها و بومیان سپرده شود تا منطقه از این حالت امنیتی خارج شود. در غیر این صورت شاهد عدم اعتماد مردم منطقه خواهیم بود.
تا زمانی که احساس تهدید و تغییر در عقاید مردم منطقه وجود داشته باشد، هر فردی که به این منطقه برود، با مشکل مواجه خواهد شد. اما اگر با عقاید آنها کاری نداشته باشیم، آنها بسیار مهربان و خونگرم رفتار خواهند کرد. رفتار نهادهای رسمی و انقلابی باید تغییر کند، چرا که برخی افراد در این منطقه حتی با بیحجابها نیز مشکلی ندارند، زیرا اعتقاد دارند که این افراد با افکار آنها کاری ندارد.
نقش عوامل داخلی و خارجی در تشدید اختلافات قومی مذهبی در جنوب شرق کشور تشریح کنید؟
آقای کمیلی بیان کردند که ما نتوانستیم سد تعاملات اجتماعی را بشکنیم، به همین دلیل نیروهای ضد انقلاب و دشمن ایران توانستند به درون آن نفوذ کرده و جلوی روند پیشرفت را بگیرند. ایشان افزودند که حتی در شرایطی که زیرساختهای لازم در منطقه فراهم نیست، برگزاری همایشها و استمرار چنین برنامههایی میتواند به پیشرفت منطقه کمک کند. همچنین، پیشنهاد دادند که همکاری مساجد اهل سنت و شیعه میتواند به کاهش تنشها کمک کند. مردم این منطقه با وجود تنوع فرهنگی، سالها در کنار هم زندگی کردهاند و مشکلی با یکدیگر نداشتهاند؛ بنابراین امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به فعالیتهای مشترک حس میشود.
به دلیل وجود بزرگترین ایالت بلوچستان در کشور پاکستان و وسعت 900 کیلومتری بیابانهای آن منطقه، ناامنیهای زیادی به وجود آمده است. به دلیل وجود مشکلات پاکستان با هند، تمرکز ارتش و تجهیزات این کشور در این مرز قرار گرفته و همین امر منجر به ایجاد گروههای مسلح در بیابان های هم مرز با ایران شده است. همچنین، به دلیل حضور یک طایفه در بین دو مرز، قاچاق گستردهای در منطقه شکل گرفته است.
راهحل پیشنهادی ایشان برای توسعه منطقه شامل ایجاد صنایع تبدیلی خرما، کاشت علوفه، راهاندازی بازارچههای مرزی، استفاده از چرخه انرژی و احداث کارخانهها در مرز پاکستان است. به این وسیله میتوان همکاریهای اقتصادی و توسعهای را گسترش داد .همچنین تأکید کردند که در منطقه مکران شرکتهای بزرگ حضور ندارند که بتوانند موجبات توسعه آن را فراهم آورند. اگر شرکتهای بزرگ به منطقه بیایند، ممکن است با مشکلات متعددی مواجه شوند؛ زیرا که مردم محلی نسبت به آن ها اعتماد کافی ندارند و تصور میکنند که این شرکت ها تنها برای حاکمیت فعالیت میکنند. بنابراین، تهیه پیوستهای اجتماعی باید از سوی مدیران مجرب مورد توجه قرار گیرد؛ تا از این دوره گذار ( ذهنیت سازی منفی) عبور کنند.
ایجاد مراکز رشد در این مناطق توسط استانهای معین بعنوان راهکاری مهم توسط ایشان ارائه شده است. برای نمونه، مرکز رشد دانشگاه شهید مطهری در سراوان با مدیریت صحیح خود توانسته از یک مدرسه 17 نفر قبولی پزشکی را تحویل جامعه دهد. در پایان، آقای کمیلی تأکید کردند که مردم بلوچستان بهشدت فرهنگ تعاملپذیری دارند و مردمانی خونگرم و مهمان نواز هستند. با این حال، به دلیل نگاههای امنیتی و نبود مسئولان قدرتمند، منطقه مکران به اندازه ای که در رسانهها به اهمیت آن اشاره میشود، توسعه نیافته است.