بایستههای احیای جهاد سازندگی (2)
این نشست در تاریخ دوشنبه 26 مهر 1400 در مرکز مطالعات راهبردی ژرفا و با حضور دو تن از پیشکسوتان جهاد سازندگی برگزار شد.
– محمد صدوری؛ مدیر عامل کانون سنگرسازان بی سنگر کشور
در ابتدای این نشست، آقای صدوری بحث را با این عنوان شروع کرد که اولین نکته در رابطه با احیای جهاد این است که اگر بخواهیم چیزی را احیا کنیم قبل از هر چیزی باید روی موضوع مورد نظر شناخت داشته باشیم و برای ورود به جهاد باید جهادهایی که در گذشته رخ داده است را بشناسیم تا بتوانیم مفهومی صحیح از جهاد ارائه کنیم. ویژگی های جهاد که برای تحقق إحیای آن باید به آن ها توجه ویژه ای داشته باشیم عبارت است از:
1- اولین شاخص جهاد سازندگی که باید بدان توجه داشت، وجود نیروی انسانی است. از ویژگیهای نیروی انسانی توجه به وجه معنوی خدمت میباشد و توجهی به منافع مادی ندارد. با این وجود اگر قصد تشکیل دادن گروههای جهادی را داریم باید به این نکته توجه کنیم که اصل و اساس این کار از نیروی انسانی شکل می گیرد؛
2- یکی از افتخارات انقلاب اسلامی این است که موسس آن امام خمینی (ره) بوده و همین امر سبب میشود تا افرادی که در جهاد سازندگی درحال فعالیت هستند بر این باورند، کاری را که انجام می دهند اگر حکم رهبر انقلاب پشتوانه آن باشد، قطعا می تواند به موفقیت برسد و منشا خیر برای کشور باشد؛
3- جهاد دارای ساختاری پویا می باشد و فعالیت آن براساس وجود تشکیلات نبوده است. در واقع در جهاد ابتدا کار شناسایی شده و بعد از آن ساختار و تشکیلات بر مبنای نوع کار ایجاد شده است. البته باید به این نکته هم توجه داشت که هدف از بنیان جهاد سازندگی تنها کمک رسانی به روستاها نبود، بلکه به دلیل آنکه در روستا خرابی و مشکلات بیشتری نسبت به شهرها وجود دارد، روستاها بیشتر مورد توجه قرار گرفت. حتی اگر نگاهی به حکم رهبر انقلاب داشته باشیم ایشان فقط به امدادرسانی به روستاها تاکید نکرده اند بلکه به سازندگی کشور و حتی فراتر از آن تایید دارند و شاید این نهاد توانسته در حدود 20 یا 30 کشور خدمات کمک رسانی انجام دهد. پس این نکته مهم است که حتما باید ساختار پویا تشکیل شود؛
4- وجود مدیریت از پایین به بالا. این سبک مدیریت برخلاف آن چیزی است که در سیستم بروکراسی دولتی وجود دارد. برای مثال جهاد دهستان بیشتر از جهاد شهرستان و استان قدرت عمل داشت. چرا که آنها بیشتر در بین مردم بوده اند و درد و احساس مردم را بهتر درک می کردند و اینگونه نبود که از یک مرکز دستورالعمل هایی ابلاغ شود و رده های پایین تر آن را عملیاتی کنند بلکه از نیازهای مردم در روستاها برخواسته بود؛
5- جهاد سازندگی سابق شناخت کافی از مشکلات کشور داشت. زیرا یکی از اهداف اجرای عملیات جهادی در روستاها، اجرای عدالت اجتماعی و رفع محرومیت زدایی می باشد و این هدف برای ارتقا زیرساخت های کشور در نظر گرفته شده است. بنابراین باید به این نکته توجه کرد که جهاد سازندگی خود را درگیر بروکراسی دست و پاگیر دولتی نکرده و زمانی جهاد با مشکلاتی روبه رو شد که مجبور به پذیرفتن نظام بروکراسی دولتی شد؛
6-جهاد خود یک دانشگاه برای پرورش نیروی انسانی است اگر در حال حاضر بتوانیم این ویژگیهای ذکر شده را عملیاتی کنیم میتوانیم جهاد سازندگی را برای همه افراد به خصوص قشر جوان و نوجوان دست یافتنی کنیم.
وی در ادامه گفت: ارتباطی که بین کمیته امداد و جهادسازندگی وجود دارد به این صورت است که کمیته امداد به صورت فردی به انجام فعالیت می پرداخت اما جهاد سازندگی در حیطه توسعه روستاها و به صورت کلی کار انجام میداد. حتی تفاوت کارهای جهادسازندگی به نسبت ویژگیهای کمیته امداد این بود که جهاد سازندگی درست بود که به دنبال رفع محرومیت مردم بود اما یکی از اصولی که مورد توجه قرار می دانند کار برای مردم با استفاده از مشارکت مردم در کارها بود. این همان چیزی است که اگر جهاد می خواهد پیشرفتی داشته باشد باید این اصول ذکر شده را رعایت کند. برای مثال اگر گروه جهادی مسجدی را در منطقهای ساخته اند، اگر خود مردم در ساخت آن مشارکت نداشتند مورد استقبال قرار نمی گرفت.
مدیر عامل کانون سنگرسازان بی سنگر کشور تصریح کرد: باید این را هم در نظر گرفت که جهاد سازندگی تنها در یک موضوع خاص فعالیت ندارد بلکه در تمام شرایط بحرانی برای رفع محدودیت ها به مردم کمک رسانی میکند. چرا که در قبال مردم شهر و روستا احساس مسئولیت میکنند. اما متاسفانه وزارتخانه ها فقط به دنبال حفظ مسئولیت و محدوده خود هستند و از کمک رسانی به مردم شانه خالی کرده اند در اینجاست که جهادسازندگی احساس مسئولیت می کند و وظایفی را که برعهده وزارتخانه ها می باشند را عملیاتی می کند. با تاسف فراوان باید گفت دولت و نماینده ها در دوره های مختلف به دلیل ارتباطات و دست های پشت پرده یکسری از پروژه هایی را که به هیچ عنوان به نفع مردم و کشور نمی باشد را راه اندازی می کنند و به محض پایان یافتن دوره های مسئولیتشان آن پروژه ها را نیمه تمام میگذارند و برای اینکه مردم بین دولت و جهاد سازندگی قرار دارد بخاطر اینکه نمی توانند از اعتراضات مردمی جلوگیری کنند سعی در پاکسازی مسئله دارند یعنی اینکه سعی در جلوگیری از فعالیت های نهاد جهاد سازندگی دارند. مشکل اساسی اینجاست که در حال حاضر تنها به نامگذاری جهاد توجه دارند در حالی که اصولاً برای رفع محرومیت ها بهتر است به محتوای جهاد سازندگی توجه کنند چرا که نوع فعالیت هایی که در این دوره زمانی در مقابل مشکلات روستاییان وجود دارد به طبع با مفهوم جهاد سازندگی در اوایل انقلاب تفاوت دارد بنابراین باید به این تفاوت ها توجه داشت تا به نتیجه مطلوب رسید.
– محمد دلگرم؛ مدیرعامل کانون سنگرسازان بی سنگر همدان
دلگرم گفت: در اوایل انقلاب اسلامی تولید و اقتصاد مقاومتی از همان جهاد سازندگی آغاز شد که نیروی انسانی اولین عامل در تولید می باشد. رهبر انقلاب هم در این زمینه توجه بسیاری به عامل تولید دارند و لذا جهاد خودکفایی که اکنون وجود دارد از جهاد در اوایل انقلاب به دست آمده است.
وی افزود: درگیری جهاد سازندگی با سازمان برنامه و بودجه بر این بود که اگر جهاد سازندگی به دنبال ایجاد عدالت است، سیاست شهر و روستا باید یکی باشد یعنی انسان هایی که در روستا هستند با انسان های شهر نشین باید یکی باشند و لذا عدالت حکم می کند که تفاوتی با هم نداشته باشند ولی در بحث شهروندی، تمرکز بر شهر میباشد نه بر روستا. برای مثال چرا بودجه در نظر گرفته شده برای احداث مترو در شهرها باید بیشتر از بودجه ای باشد که برای تولید در روستا در نظر بگیرند. جهاد سازندگی در این راستا که متولی تولید می باشد این نکات را به دولت گوشزد میکند. بنابراین مقابله وزارت خانه ها و دولت با جهادسازدگی در این موضوع امری طبیعی است.
دلگرم در ادامه گفت: یکی از دلایلی که جهاد سازندگی به دنبال رفع محرومیت هاست، وجود نیازهای مردمی به این کمک رسانیها میباشد و در ادامه هم شناختی که از الگوهای جهادی در بین افراد وجود دارد باعث ترغیب آن ها به امدادرسانی می شود که در این راستا هم فرمایشات رهبر انقلاب هیچ گونه محدودیتی را در مسیر جهاد سازندگی ایجاد نکرده است به عنوان مثال: ایشان تاکید بر این موضوع نداشتند که جهاد سازندگی حتما باید به روستا های محروم خدمت رسانی کنند بلکه باید در هرجایی که نیاز به کمک رسانی است جهاد سازندگی وظایف خود را اعمال کند. البته دلیل اینکه بیشتر به روستا اهمیت می دهند این است که روستاها به دلیل داشتن منابع تولیدی باید بیشتر در معرض توجه قرار بگیرند. نکته قابل توجهی که در اینجا وجود دارد این است که متاسفانه نرخ جمعیتی شهرها و روستاها دقیقا برعکس زمان قبل از انقلاب می باشد به این معنا که جمعیت روستاها در دوران قبل از انقلاب اسلامی 70 درصد جمعیت را تشکیل می دادند که هم اکنون برعکس شده است.
وی تصریح کرد: در رابطه با روستاهای محروم اینگونه تصویب شد که استان های قوی تر را به عنوان استان پشتیبان قرار دادند که اجرایی هم شد، به عنوان مثال: استان اصفهان پیشتیبان استان کردستان قرار گرفت و برای این کار، استان حامی نمایندهای را به استان محروم معرفی میکرد که آن فرد عضو شورای آن استان به عنوان تصمیم گیرنده می شد که هم در روند تصمیم گیری تاثیرگذار باشد و هم نیازهای واقعی استان را شناسایی کند و به استان حامی گزارش دهد اما در حال حاضر این نظام پویای جهادسازندگی به خاطر بروکراسی دولتی محدود شده است.
اشتراک در
وارد شدن
لطفا به منظور نظر دادن وارد شوید
0 نظرات
تازهترین