تجربه تأسیس مهدکودکِ باز

نشست‌های تجربانه، نشست اول، حجت‌الاسلام احمدرضا اعلایی، مؤسس حسینیه کودک شهید چمران

تجربه تأسیس مهدکودک با برنامه باز

تاریخچه تأسیس مهد و گروه تربیتی چمرانیها

پیدایش انگیزه

هر انسانی در زندگی فرهنگی و معنوی خود احساس می‌کند گمشده‌ای دارد و تلاش دارد تا به این گمشده دست پیدا کند. گاهی در این مسیر دچار دلسردی می‌شود و برخی اوقات دلگرمی پیدا می‌کند؛ برای مثال اردوهای جهادی حرکت خوبی است، اما محدودیت در تعداد سفر و نبود استمرار، مایه حسرت مردم و جهادگران و نیز بی‌نتیجگی‌ست.

بنده هم در این مسیر تلاش‌های زیادی کردم، اما در بحبوحه این تکاپوی جوانی و در سال 1388ش در قالب جمعی هنری همراه با حجت‌الاسلام پناهیان به کشور لبنان سفر کردیم و دغدغه چنین حرکتی در آن سفر شکل گرفت. پس از بازگشت به ایران، سعی کردیم آن‌چه شهید چمران در لبنان انجام داده بودند، در عرصه تعلیم و تربیت در ایران انجام دهیم. شروع این کار به حدود سال‌های 1390-1392 بازمی‌گردد، که حوزه کودک بسیار مغفول بود و تنها قالب مذهبی مهدهای قرآن در کشور بود.

تأسیس حسینیه کودک

ما در ابتدا قالب‌های مختلفی را امتحان کردیم؛ که یکی از بهترین قالب‌ها هیئت کودک بود. هیئت کودک، پس از شکل‌گیری، در قالب‌های مختلف و با کمک مجموعه‌هایی مانند جامعه ایمانی مشعر رشد کرد و به سایر نقاط کشور نیز تسری پیدا کرد. بعد از این حرکت و با این نگاه که بهترین محل تربیت؛ خیمه اباعبدالله علیه‌السلام است، اسم حسینیه کودک شهید چمران را برای مجموعه برگزیدیم.

انتخاب الگو و قهرمان

کار در حوزه تعلیم و تربیت به شدت وابسته به شخصیت قهرمان است. شهید چمران با توجه به اینکه ابعاد شخصیتی جامعی داشتند، یک الگوی متعالی برای مجموعه ما بودند و این برکت تا این حد مؤثر واقع شد که خانواده‌های عضو حسینیه شهید چمران، خود را با عنوان «چمرانی‌ها» معرفی می‌کنند.

حجت الاسلام احمدرضا اعلایی، مؤسس حسینیه کودک شهید چمران حجت الاسلام احمدرضا اعلایی، مؤسس حسینیه کودک شهید چمران

ایده تحولی برنامه آموزشی باز

شکلگیری ایده برنامه باز

مطالعات میدانی و تطبیقی، نمونه‌هایی را پیش روی ما قرار داد، در آن مقطع با مجموعه آقای مهرآزما مواجه شدیم که در آن هر کدام از دانش‌آموزان با طراحی شخصی خودش به فعالیت خود مشغول بود، ایده اولیه ما نیز از همین دبستان گرفته شد. البته مجموعه ما کار را از مهد شروع کرد و در عین چالش‌های فراوان برنامه باز -که البته برای دوره دبستان بسیار بیشتر از مهد است – توانستیم با اصلاحات مداوم این ایده را حفظ و تقویت کنیم.

برنامه باز در دبستان!

در ادامه کار، مجموعه دبستان حمزه دوران راه‌اندازی شد و طبق برنامه تربیتی مجموعه؛ به مرور زمان و بر اساس مقطع تحصیلی چارچوب‌های محکم‌تری برای دانش‌آموز تعبیه شد. بر این اساس مهد نسبت به پیش‌دبستانی، پیش‌دبستانی نسبت به دوره اول دبستان و این دوره نسبت به دوره دوم آن، قواعد آسان‌تری دارند. در مقطعی بچه‌ها هر فعالیتی که علاقه داشته باشند را انجام می‌دهند و مربی خودش وارد بازی آن‌ها می‌شود؛ همراه دانش‌آموز در زنگ‌های تفریح و فضاهای پرورشی حضور دارد و صرفاً از حداقل‌هایی که آسیب‌زاست جلوگیری می‌کند. مثلاً دوره پیش‌دبستانی و دوره اول دبستان به طور تقریبی برنامه‌ای کاملاً باز دارد و کودک بر اساس میل خود به بازی می‌پردازد.

البته در این قالب آموزشی مدیران مهد و دبستان زمین بازی را برای بچه‌ها تعریف می‌کنند؛ به عبارت دیگر، انتخاب کودک مدیریت می‌شود تا در روش تربیتی مدنظر آن‌ها گام بردارند، در عین حال احساس اجبار برای آن‌ها وجود ندارد. اما در دوره بالاتر چارچوب و زمین بازی محدود و طراحی‌‌شده، توسط معلم به دانش‌آموز ارائه می‌‌شود و او در آن چارچوب می‌تواند آزادانه انتخاب و فعالیت کند. همچنین در سطوح بالاتر، قوانین، چارچوب و فعالیت‌ها مدون‌تر و از پیش طراحی‌شده است؛ البته در مجموعه ما کمتر از این نوع برنامه استفاده می‌شود.

ملزومات

اجرای برنامه باز

برای ورود به دنیای کودکان باید علایق آن‌ها را بشناسیم، برای مثال بدانیم کودک به چه کارتون‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی علاقه دارد؛ تا از همان دریچه وارد دنیای او شویم. البته برای طراحی برنامه‌های ویژه باید به نقاط عطف شرایط مختلف زمانی، اجتماعی و حتی برنامه‌های تلویزیونی توجه کنیم، مثلاً پخش مداوم یک کارتون یا سریال از تلویزیون، یا یک اتفاق و تکانۀ سنگین مانند شهادت حاج قاسم سلیمانی، یا یک مناسبت مثل دهه اول محرم، فضای ذهنی بچه‌ها را کاملاً به یک سمت خاص می‌برد و باید برای آن برنامه داشته باشیم.

مزیتهای آموزش باز

  1. حفظ آزادی کودکان در 7 سال ابتدایی زندگی مهم‌ترین کارکرد روش آموزشی باز است؛ چرا که کودکان در این سن با شدت زیادی خودمحور هستند و برنامه آموزش باز سبب می‌شود که با محترم‌شمردن خود، افراد قوی و با اراده‌ای تربیت شوند. سیستم‌های آموزشی بسته برای «خود» و فردیت انسان ارزشی قائل نیستند.
  2. افزایش انگیزه که از گمشده‌های اصلی نظام تعلیم و تربیت رسمی امروزی‌ست. زمانی که انسان به میل خود کاری را انجام می‌دهد با انگیزه زیادی در برنامه‌ها شرکت می‌کند، اما وقتی به صورت فرمایشی و با امر و نهی بزرگ‌ترها همراه می‌شود با اکراه آن کار را انجام می‌دهد و انگیزه زیادی برای شرکت در برنامه ندارد. برای مثال اگر کودکی به میل خود با گِل بازی کند، ساعت‌ها به این کار بپردازد، اما اگر همین کار با اجبار و در قالب کلاس گِل‌بازی باشد، زودتر از یک ساعت خسته می‌شود.
  3. انعطاف و تابآوری کودکان که در ادبیات دینی با عباراتی مثل حلم، صبر، سعه صدر، کرامت و… به آن اشاره شده است. یکی از مشکلات زندگی مدرن، افزایش قواعد و ساختارهای بسته و پیچیده است که انعطاف را در کودک کاهش داده و در نتیجه تاب‌آوری کم و شکنندگی – در برابر سختی‌ها – زیاد می‌شود. در حالی که برنامه آموزشی باز به دلیل این‌که بر مبنای تخیل شکل می‌گیرد؛ از انعطاف بالایی برخوردار است و چارچوب خشکی ندارد و کودک و دانش آموز خروجی این ساختار می‌تواند با انعطاف و تاب‌آوری بالایی با مشکلات برخورد کند. دنیای کودکان دنیای خیالی است و منطق خاص خود را دارد که متفاوت از دنیای بزرگسالان است.
  4. سادگی که خود عامل انعطاف در برنامه‌هاست. کودکان در سنین پایین علاقه به تخریب دارند و طراحی‌های پیچیده برای آن‌ها کاربرد چندانی ندارد، محیط‌های آموزش با برنامه باز باید به سادگی تزئین شوند، نه با هزینه و تدابیر خاص و پیچیده. تعامل کودک با ابزار و محیط ساده و کم‌هزینه هم آسان‌تر است هم از تنوع بالایی برخوردار است. مثلاً ماشین کنترلی فقط یک استفاده دارد، ولی جعبه دستمال کاغذی بازیافتی قابلیت تبدیل به ماشین یا هزاران ابزار بازی و یادگیری را دارد.
  5. فرآیندمحوری به جای نتیجهمحوری: در برنامه باز، فرآیند هدف است، نه نتیجه. برنامه باز می‌پذیرد که بچه‌ها باید بسازند و خراب کنند. در برنامه بسته نتیجه مهم است، اما در برنامه باز یادگیری و افزایش دریافت و احساس وی از دنیای اطرافش اهمیت دارد. ما در گِل‌بازی می‌سازیم تا خراب کنیم، تا دست قوی شود، تا لامسه تقویت شود و… نه اینکه بسازیم که خشک شود و به خانه ببریم.

تجربه تأسیس مهدکودک با برنامه باز

تجربه تأسیس مهدکودک با برنامه باز

چالشهای ایده

  1. سختی طراحی و نبود برنامه؛ زمانی که از بیرون به فعالیت می‌نگرید کار آسانی به نظر می‌آید، اما زمانی که وارد عمل می‌شوید، شاهد دانش‌آموزانی هستید که برای امور خود برنامه‌ای ندارند و این کار را سخت می‌کند. برای مثال در مرحله مطالعات با قالب مهد «های‌اسکوپ» مواجه شدیم که میزهای مختلفی برای بچه‌ها طراحی کرده بودند و قدرت انتخاب به دانش‌آموز واگذار شده بود تا از کدام میز و برنامه و چگونه استفاده کند. در این فرآیند کودک در قالب گفتگو با یک کرم به انتخاب می‌رسید.
  2. تنوع سلیقهها و انتخابها؛ مربی توان و امکانات محدودی دارد و هر دانش‌آموز هم انتخاب مجزایی برای خود دارد. در این روش مربی باید مهارت داشته باشد که برنامه بچه‌ها را به نحوی هدایت کند که یک اتصال و ارتباطی با یکدیگر داشته باشد تا به صورت غیرمستقیم برنامه‌های مختلف همگرا بشوند.
  3. خود مربی یکی از چالشهای اصلی اجرای برنامه باز است؛ مربی باید همه فن حریف باشد و مهارت‌های ویژه عملی و نظری مختلفی داشته باشد. مربی در این ساختار باید هوشمندانه متناسب با زمان، نقش‌های مختلفی بازی کند؛ نقش هم‌بازی، نقش مشوق، نقش تسهیل‌گر، نقش ناظم و… . صبر، لازمه دیگر این مربی است. کار تربیتی در بلندمدت به نتیجه می‌رسد، مربی باید آگاه باشد که دانش‌آموز احتیاج دارد بداند، گاهی لازم است به کودک اجازه اشتباه و تجربه کردن بدهند، برخی اوقات لازم است دانش‌آموزان با یکدیگر دعوا کنند و مربی اجازه دهد خودشان حل و فصل کنند.
  4. محیط و ابزار و ظرفیت آنها؛ چالش دیگر برنامه باز این است که محیط آموزشی باید ظرفیت اجرای برنامه باز را داشته باشد، لازمه اجرای این برنامه پذیرش این موضوع است که آزادی کودکان همراه با به‌هم‌ریختگی و نامرتب شدن فضاست. اگر جایی وارد شدید و مشاهده کردید که بسیار مرتب است، به احتمال زیاد آزادی کودکان در این محیط فراهم نمی‌شود. اختلاف سطح، داشتن پوشش گیاهی طبیعی، وجود حشرات و… از مباحث دیگری است که باید در محیط مهدهای کودک باز به آن توجه کرد.
  5. نگرانی بی‌جای برخی خانوادهها نسبت به ادب کودک؛ مطابق تجربه بنده بچه‌هایی که در خانواده‌های سخت‌گیرتری تربیت شده‌اند با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند و حتی بیشتر از بقیه به دنبال شکستن چارچوب‌ها هستند. آزادبودن با رهاکردن متفاوت است؛ آزادی‌ای که ما به بچه می‌دهیم به معنای ولنگار بارآوردن وی نیست، در برنامه باز برای کودک برنامه وجود دارد. همان‌طور که اشاره کردم انتخاب وی مدیریت می‌شود، نه اینکه رها کنیم تا هر فعالیتی انجام بدهد. بر اساس روایات اسلامی روند تربیتی انسان باید به‌تدریج جدی شود و سختگیری‌ها بر او افزایش پیدا کند. ادوار هفت‌ساله تربیتی هم با یک شیبی باید طی شود، نه ناگهانی.

تفاوت مهد کودک مونته‌سوری با مهدکودک بازتفاوت‌ها و شباهت‌های مهدکودک باز با شیوه‌های غربی

تفاوت‌ها و شباهت‌ها با شیوه مونتسوری یا سایر مدلهای غربی مشابه

اهمیت ویژه طبیعت

نخستین مسئله‌ای که در مواجهه با نظریات غربی اهمیت دارد این است که بدانیم مبنای دانشمندان غربی برای ارائه یک نظر چیست، برای مثال مونتسوری تا حد زیادی متأثر از نگاه طبیعت‌گرایان است. شاید برخی از فعالیت‌های ما نیز مشابه خروجی‌های نگاه طبیعت‌گرایانه باشد که تأکید زیادی بر طبیعت دارند. البته ما نه با آن مبنا، بلکه با نگاه توحیدی قرآن که امر به تفکر و تدبر در طبیعت می‌کند اهمیت ویژه‌ای برای طبیعت قائل هستیم.

جایگاه متربی

از جهت جایگاه متربی در فرآیند تربیت، تفکرات افرادی مانند والدورف نسبت به مونتسوری، بهای بیشتری به مخاطب می‌دهد و کار ما از این حیث به والدورف نزدیک‌تر است؛ از این حیث که او برای معنویت، نقش مربی، جایگاه هنر، طبیعت، مهارت، ذائقه و قریحه اهمیت خاصی قائل است.

مهارتآموزی

یکی دیگر از مواردی که در مجموعه حسینیه کودک شهید چمران به‌شدت پررنگ است، مهارت‌آموزی است. ما معتقدیم مدارس ما باید به بچه‌ها مهارت‌های واقعی زندگی را بیاموزد تا زنانگی و مردانگی کودکان به‌آرامی شکل بگیرد؛ مهارت‌های واقعی در بستر واقعی، فراتر از آنچه در مدارس فنی می‌بینیم.

تفاوت اساسی در نظام ارزشها

از مهم‌ترین تفاوت‌های ما با آن‌ها نیز نظام ارزشی ماست. مثلاً آن‌ها بر اساس دیدگاه خود به جهانی‌شدن و پذیرش تنوع اعتقادی و فرهنگی می‌پردازند؛ که در 2030 هم به آن اشاره شده‌است. اما نظام ارزشی ما متفاوت است و گاهی از این جهت، برخی از خانواده‌ها به ما انتقاد می‌کنند. اما ما قصد نداریم به پیروی از سند 2030  ارزش‌های خود را نادیده بگیریم و از همان ابتدا این نکته را برای خانواده تبیین می‌کنیم. برای مثال جهاد برای ما ارزش است و این ارزش در ساختار و برنامه‌ها خود را نشان می‌دهد، اما آن‌ها جهاد و شهادت را مصداق افراطی‌گری و خشونت می‌دانند. اعتقاد ما این است که برخی مسائل باید فراتر از انتخاب واقع شود و به‌خصوص در هفت سال دوم به خاطر مسئولیت‌پذیرشدن دانش‌آموز، باید به طور جدی با مفاهیمی مانند توحید، چارچوب، نظام ارزش‌ها و… او را آشنا کرد.

البته در هفت سال اول شباهت‌های ما بیشتر است، چون بسیاری از قواعد غریزی است، نه هنجاری. حتی در دین هم احکام کودک غیرممیز متفاوت از کودک ممیز است.

ویژگیهای متمایز از دیگر مهدهای موجود

ابتدا باید گفت مهدهای دیگری هم هستند که در همین راستا تجربیات خوبی دارند و ما تافته جدابافته‌ای نیستیم. اما نسبت به جریان کلی مهدها، ویژگی‌هایی را به عنوان وجوه متمایز می‌توان ذکر کرد:

مربیان متفاوت

جنس مربیان متفاوت ما یکی از وجوه تمایز حسینیه کودک شهید چمران هست، که غیر از آموزش و تربیت کودکان در مشاوره و ارتباط با خانواده، بازی، مراقبت و کمک به امور روزمره کودک مشارکت می‌کنند.

مشارکت جدی اولیاء

تمایز بعدی ما مشارکت جدی اولیاء مدرسه با مربیان و کادر آموزشی و اجرایی است. برخی از اولیاء، احساس قرابت خانوادگی با یکدیگر دارند و هویت جمعی «خانواده چمرانی» به صورت واقعی در آن‌ها محقق شده است؛ خانواده‌ها با یکدیگر در تظاهرات شرکت می‌کنند، مسافرت می‌روند، در مهمانی شرکت می‌کنند و از این جهت متفاوت از مجموعه‌های دیگر هستیم.

تناسب جنسیتی مربی و متربی

جنسیت مربیان نیز کاملاً متناسب با جنسیت متربی تعیین شده؛ مربیان دختران ما به طور کامل خانم هستند و آموزش دانش‌آموزان پسر هم از پیش‌دبستانی به طور کامل بر عهده آقایان است. در حالی که در عموم مدارس کم‌تر شاهد حضور مربی مرد در مقطع پیش دبستانی هستیم. البته ویژگی‌های دوره سنی پیش‌دبستانی سبب می‌شود که برخی مربیان مرد با مشکلاتی مواجه شوند، اما در نهایت مربی مرد برای متربی پسر بهتر است. ضمن این‌که این مربی از همان پیش دبستانی تا پایه آخر همراه و مسئول همین گروه خواهدبود و خود او نیز در این تعامل همراه با دانش‌آموز رشد می‌کند.

فرآیند جذب مربی

بخشی از جذب مربیان بر اساس معرفی خانواده‌های دانش‌آموزان یا کادر صورت می‌گیرد و گروهی دیگر از طریق فضای مجازی و فراخوان جذب شده‌اند. مربیان بعد از جذب به مدت 2 ماه آموزش مقدماتی الفبای چمرانی‌شدن را می‌گذرانند، 2 تا 3 ماه هم دوره تخصصی مربی‌گری و به مدت 9 ماه نیز در کنار یک مربی دیگر تجربه کارورزی کسب می‌کنند. در نهایت بعد از 3 سال در شرایطی قرار می‌گیرند که بتوانند به دیگران هم آموزش بدهند و نیرو تربیت کنند.

قابلیت تعمیم فرآیند تربیت مربی؛ حتی به دانشگاه فرهنگیان

برخی مشاغل، مانند معلمی نوعی فن هستند و نیاز به مهارت‌آموزی دارند، اما به موزات آن باید دانش نظری هم منتقل شود. ساختار دانشگاهی موجود، پاسخگوی دانش علمی معلمی مانند برنامه‌ریزی درسی هست، اما فن و مهارت لازم، در آن، به طور کامل و صحیح منتقل نمی‌شود، بلکه این ساختار برای معلم آینده فرسایشی است. به زعم بنده باید روندی مجزا برای رشد فکری و عملی معلم وجود داشته باشد. از طرفی سن معلمان نیز باید لحاظ شود، جوان‌هایی که از دوره نوجوانی در کانون‌ها درگیر امور تربیتی کودکان بوده‌اند می‌توانند معلم‌های بهتری باشند. ما می‌توانیم مدارس معلمی داشته باشیم که در آن‌ها دانش‌آموزان از دبیرستان آموزش ببینند، برای این‌که پس از اخذ دیپلم دروس مدرسه را تدریس کنند و در مقاطع بعدی اگر تمایل داشتند دانش خود را ارتقاء بدهند.

تجربه تأسیس مهدکودک باز در قالب جدید و روش تربیتی هفت‌سالۀ اول

پیشنهاد برای علاقمندان انجام کار مشابه

نگارش طرح

نخستین کار برای افراد علاقمند به ورود در این عرصه، این است که طرح خود را مکتوب کنند و اهداف خود را بنویسند. شاید اساساً راه حصول نتیجه برای آن‌ها تأسیس مدرسه نباشد. مرحله دوم این است که نمونه‌های گذشته و حال را بررسی کنند و سعی کنند این تجربیات را با طرح اولیه خود مقایسه و در اصلاح از آن‌ها استفاده کنند.

تیمسازی

نکته بعدی که اهمیت زیادی دارد، تیم‌سازی است. برای اجرای چنین ایده‌ای یا باید از ابتدا گروه کاری داشته‌باشند یا با اجرای یک کار بسیار کوچک‌تر آرام آرام این گروه را در کنار هم جمع کنند. این اتفاق هم زمینه‌ها و زیست‌بوم اجرای طرح اصلی و بزرگ‌تر را فراهم می‌کند و هم به شناخت واقعیت عرصه عمل و کسب تجربه کمک می‌کند تا فرد دچار تناقض بین تصورات نظری و عملی نشود.

افزایش توانمندیهای مدیریتی

نقطه ضعف بعدی که باید رفع شود، افزایش توانمندی‌های مدیریتی است. اداره یک مدرسه با اداره یک کانون فرهنگی در مسجد تفاوت زیادی دارد. ساختار مدرسه‌داری اقتضائاتی بسیار متفاوت دارد؛ از بخشنامه، سرویس، حقوق کادر و مالیات تا سروکله زدن با اولیاء، آموزش و پرورش و… . این مهارت صرفاً با مطالعه آثار علمی و مبنایی به دست نمی‌آید و یکی از راه‌های رفع آن، تعامل با افراد با تجربه در این حوزه است. به علاوه داشتن یک مشاور مدیریتی و اقتصادی این امکان را برای شما به وجود خواهدآورد که موفق باشید و پیشرفت کنید. ما همین مسیر را ابتدا با آزمون و خطا طی کردیم و به مشکلات سختی برخورد کردیم و با مشورت از افراد کارکشته توانستیم این مشکلات را رفع کنیم.

اجرای ایده با دست خالی

اگر نیت الهی و خالص وجود داشته باشد، امکان اجرای این ایده‌ها وجود دارد. حضرت امام خمینی(ره) که در رأس افراد آرمان‌گرا قرار دارند؛ صرفاً با نیت خالص و الهی و با دست خالی، یکی از بزرگ‌ترین تحولات قرن را رقم زدند. انگیزه نیز در پیشبرد کار اهمیت زیادی دارد و سبب می‌شود گروه در برابر سختی‌ها تسلیم نشود. البته یک حداقل‌هایی باید وجود داشته باشد یا اگر نیست کسب شود؛ مثلاً امروز برای تأسیس یک مدرسه حدود یک میلیارد تومان هزینه لازم است. بنابراین حتی اگر افراد چنین رقمی را در اختیار ندارند، باید برای تأمین آن برنامه‌ریزی داشته باشند. همچنین مسائلی مانند بیمه، مالیات و… باید در نظر گرفته شود و نگاه و روحیه جهادی، نیت و انگیزه و اراده باید همراه با دانش و برنامه‌ریزی باشد تا کارهای ناممکن را جامه عمل بپوشانیم.

راههای ارتباطی با مجموعه

راه اصلی ارتباط با مجموعه حسینیه کودک شهید چمران سایت https://chamraniha.com/ هست که نشانی صفحات و بخش‌های مختلف فعالیت‌های مجموعه نیز در آن وجود دارد.

آخرین اخبار
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
keyboard_arrow_up
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x