
یادداشتی از احمد مهری، کارشناس اندیشکده سلامت مرکز مطالعات راهبردی ژرفا
به گزارش روابط عمومی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، در دوران پساجنگ ایران و اسرائیل، یکی از اساسیترین نیازهای مردم، بازسازی و تقویت سیستم بهداشت و درمان است. وقتی جنگ به پایان میرسد، مردم به شدت به دنبال خدماتی هستند که نه تنها سلامت جسمیشان را بهبود بخشد، بلکه احساس امنیت و آرامش روحی نیز به آنها بدهد. در این راستا، اولین گام مهم میتواند اجرایی کردن درست و مؤثر طرح پزشکی خانواده باشد. بسیاری از افراد پس از جنگ به خاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی، به خدمات بهداشتی دسترسی کمتری دارند.
ارجاع درست بیماران به پزشکان خانواده بهجای مراجعه مستقیم به مراکز تخصصی، نه تنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه به مردم این حس را میدهد که در هر مرحله از درمان، از آنها مراقبت و حمایت میشود. با ایجاد یک سیستم ارجاع ساده و منظم، مردم احساس خواهند کرد که برای بیماریهای ساده، نیاز به مراجعه به مراکز درمانی گرانقیمت ندارند.
در کنار این، باید توجه ویژهای به اقشار آسیبپذیر جامعه، مانند روستائیان و گروههای کمدرآمد، داشت. در چنین دورانهایی، که بسیاری از افراد با مشکلات مالی روبهرو هستند، حذف هزینههای درمان برای این گروهها میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر رضایتمندی آنها بگذارد. این افراد در صورتی که از نظام ارجاع درست استفاده کنند، باید بتوانند درمانهای مورد نیازشان را بهصورت رایگان یا با هزینه بسیار کم دریافت کنند.
همچنین باید به کادر بهداشتی درمانی توجه ویژهای داشت. کادر بهداشتی درمانی که در شرایط دشوار جنگ، فشار کاری زیادی را تحمل کردهاند، نیاز به انگیزه و پشتیبانی دارند تا خدمات باکیفیتی به مردم ارائه دهند. به همین دلیل، افزایش حقوق و مزایای کادر بهداشتی درمانی و اجرای نظارتهای مستمر بر عملکرد آنها، میتواند در کیفیت خدمات پزشکی تأثیر زیادی داشته باشد. وقتی پرسنل بهداشتی حس کنند که مسئولیتشان بهدرستی ارزیابی میشود و از تلاشهایشان قدردانی میشود، انگیزه بیشتری برای ارائه خدمات بهتر خواهند داشت.
اما تنها بهبود شرایط کادر درمانی کافی نیست. برای جلب اعتماد مردم و ایجاد رضایتمندی عمومی، باید منابع مالی بیمارستانها و مراکز درمانی بهطور بهینه مدیریت شود. سرریز هزینههای بیمارستانی که به دلیل تقاضای القایی بهوجود آمده است، باید به بخشهای دیگر بهداشت و سلامت تخصیص یابد. این منابع میتوانند برای تأمین غذاهای سالم و بستههای بهداشتی برای گروههای پرخطر در مناطق محروم مورد استفاده قرار گیرند و بهاینترتیب کمک کنند که مردم احساس کنند در دوران پساجنگ، نه تنها از نظر پزشکی، بلکه از نظر تغذیه و رفاه عمومی نیز تحت پوشش قرار دارند.
ایجاد رضایتمندی واقعی زمانی محقق میشود که ارتباط صادقانه و شفاف با مردم برقرار شود. این ارتباط باید از طریق رسانهها و نهادهای دولتی باشد. توضیح در مورد خدمات بهداشتی و نحوه بهرهبرداری از آنها میتواند کمک زیادی به مردم کند تا بهطور درست از سیستم استفاده کنند. اگر مردم بدانند که مراقبتهای بهداشتی بهطور شفاف و منصفانه توزیع میشود، احساس رضایتمندی بیشتری خواهند داشت.
در این دوران پساجنگ، که اعتماد عمومی به دولت و سیستمهای مختلف میتواند کاهش یابد، باید از هر فرصتی برای مقابله با فساد و دستاندازیهای احتمالی استفاده کرد. تعارض منافع در حوزه بهداشت میتواند باعث سلب اعتماد مردم از سیستم درمانی شود. با مقابله جدی و مؤثر با این چالشها، مردم اطمینان خواهند یافت که خدمات بهداشتی برای همه بهطور عادلانه و برابر در دسترس است.
در نهایت، هنگامی که مردم ببینند که در تمامی سطوح خدمات بهداشتی، از کیفیت درمان تا برخورد با مشکلات اقتصادی، تلاشهای زیادی صورت میگیرد، رضایتمندی عمومی افزایش خواهد یافت. این موضوع نهتنها در بهبود سلامت جامعه مؤثر است، بلکه به بازسازی روحیه مردم پس از یک دوره بحران نیز کمک خواهد کرد.
انتهای پیام